به مناسبت ۲۵ نوامبر روز منع خشونت علیه زنان
بیانیه شورای همبستگی پناهجویان و پناهندگان ایرانی در ترکیه
به مناسبت ۲۵ نوامبر روز منع خشونت علیه زنان
روز ۲۵ نوامبر روز جهانی مبارزه با خشونت علیه زنان است. نوامبر سال ۱۹۶۰، در بخش شمالي «جمهوري دومينيكن» جسد های سه خواهر به نامهاي "پاتريا"، "مينروا"،"مارياترزا" ميرابل، در كنار يك مرداب پيدا شدند. اين سه خواهر كه از مبارزان فعال عليه ديكتاتوري "رافائل تراخیلو"، حکومت مورد حمایت دولت امریکا بودند، پس از تجاوز و شكنجه به دست جانیان اين حكومت به شیوه فجیعی به قتل رسيدند. شكنجهها و خشونتهاي انجام شده بر روي سه خواهر و نقشی که آنها در مبارزه علیه ديكتاتوري حكومت تراخيلو ایفا کرده بودند، سبب شد در اولين گردهمآيي سازمان های زنان آمريكاي لاتين در سال ۱۹۸۱، زنان، روز ۲۵ نوامبر را به عنوان «روز جهاني مبارزه با خشونت عليه زنان» اعلام كنند. تنها در نتیجه تلاش و مبارزه پیگیر سازمانهای مدافع حقوق زنان و فشار افکار بشریت عدالتخواه جهان بود که در دسامبر ۱۹۹۹، مجمع عمومي سازمان ملل با صدور قطعنامهاي، ۲۵ نوامبر را به عنوان «روز جهاني محو خشونت عليه زنان» اعلام كرد.
اما هنوز تا پایان رفع ستم و بیعدالتی علیه زنان راه درازی در پیش است زیرا مناسبات کنونی حاکم بر جهان کنونی سرشار از بی عدالتی و نابرابری است. از طرف دیگر در کشورهای عمدتا مسلمان نشین و حکومتهای استبدادی زنان نه تنها از ستم طبقاتی رنج می برند مضاف بر آن تحت تفکرات ایدئولوژیک مرد سالارانه زندگیشان به تباهی کشیده است. آمارها نشان می دهند که خشونتهای جسمی به ویژه، قطع اعضای بدن، قتلهای شنیع ناموسی رایج ترین نوع خشونت بوده اند. بیشتر این خشونتها در کشورهای عمدتا مسلمان نشین رخ داده است . ایران، افغانستان، عراق، ترکیه و...جزو کشورهای هستند که خشونت علیه زنان در شکلهای مختلف به صورت آشکار و پنهان هر روزه اعمال می شود.
رژیم هار و مستبد جمهوری اسلامی حاکم بر ایران نمونه ایی از خشن ترین سیستمهای حاکمیتی علیه زنان است. در این رژیم تبهکار و فاشیست قرون وسطایی زنان به اشکال مختلف مورد تعرض و اذیت و آزار جنسی توسط اعوان و انصار این رژیم زن ستیز قرار گرفته اند . زنان از ابتدایی ترین حقوقشان که همانا پوشش اختیاری، دوچرخه سواری، حضانت فرزند، حق طلاق و...محروم شده اند. بسیاری از زنان مبارز ٬ عدالت خواه و برابری طلب در زندانهای این رژیم جنایت پیشه بارها مورد تجاوز قرار گرفتند. کودک همسری٬ چند همسری تنها گوشه ی تلخی از سیاست زن ستیز رژیم ضد بشری ایران است. حکومت ایران با تکیه بر ابزار پوسیده مذهب ٬ ستم و استثمار بر زنان را به اوج خود رسانده است.
باری : در جهان نیز زنان طبق آمار و ارقام یاد شده از شرایط مناسب برابری و اعمال عدالت برخوردار نیستند. از هر ۴ زن یکی در دوران بارداری مورد خشونت فیزیکی یا جنسی قرار می گیرد. ۶۰۳ میلیون زن در کشورهایی زندگی می کنند که در آن ها خشونت خانگی هنوز جرم محسوب نمی شود. بیشتر از ۶۰ میلیون دختر در سرتاسر دنیا قربانی پدیده ی کودک همسری می شوند و پیش از رسیدن به سن ۱۸ سالگی ازدواج می کنند. هشتاد درصد از ۸۰۰ هزار قربانی سالانه ی پدیده ی قاچاق انسان را زنان و دختران تشکیل می دهند که ۷۹ درصد آن ها برای استثمار جنسی قاچاق می شوند. بیشتر از ۱۰۰ میلیون دختر به دلیل سقط جنین انتخابی بر اساس جنسیت «مفقود» شده اند. این تنها آمار اشکار شدن خشونت علیه زنان است. در صورتی که بخش زیادی از این خشونتها هیچ وقت اشکار نمی شوند . پنهان بودن بخش زیادی از خشونت علیه زنان جنبه اقتصادی دارد. چرا که زنان طبقات پایین جامعه و عمدتا کارگر و سرپرست کودکان٬ برای سیر کردن شکم خود و فرزندانشان در مقابل ستم جنسی و جسمی سکوت می کنند. این شکل از خشونت پنهان روح و روان زنان سرپرست خانواده را نابود می کند. آنها نه می توانند طرح دعاوی کنند و نه پذیرش و کنار آمدن با خشونت. بنابراین جا دارد فعالان عدالت خواه و برابری طلب ٬ تشکلات مردم نهاد حامی زنان از هر طریق که می توانند این خشونتهای پنهان را اشکار کنند. لازم است زنان قربانی هر نوع خشونت خود نیز پا به عرصه مبارزه بگذارند . اتحاد و همبستگی داشته باشند.هر چند راه حل نهایی منع خشونت تغییر سیستم و مناسبات طبقاتی است اما با تلاش ٬ فعالیت و مبارزه اجتماعی و گسترده می توان ستم و بیعدالتی علیه زنان را در سطح بالای پایین آورد.
متاسفانه جهان به گونه ای نابرابر درگیر آثار کرونا است واین نیمی از جعیت جهان را تهدید می کند. در ماه های نخستین همه گیری کرونا، سازمان ملل متحد پیش بینی نمود قرنطینه و منع رفت و آمد به ۱۵ میلیون خشونت مبتنی بر جنسیت بیشتر در هر سه ماه می انجامد. این حقیقت بسیار تلخی است که نمایشگر خشونت نهادینه شده در مناسبات موجود طبقاتی است که زمینه ساز خشونت علیه زنان و تحمیل بیعدالتی و نابرابری به آنان است. و اما در این دایره سخت زندگی زنان پناه جو و خصوصا زنان سرپرست خانواده٬ در شرایط بسیار سخت و بحرانی روزگار را سپری می کنند.
آنها علاوه بر تحمل خشونت شوهر و یا دیگر اعضای خانواده بایستی در مقابل خشونت جنسی کارفرما هم سکوت کنند. بیشتر زنانی که ناچارا در محیط های کوچک و زیر زمینی مشغول به کار برای تامین معاش بخور و نمیر هستند ٬ مورد آزار و اذیت جنسی ٬ روحی و روانی قرار گرفته اند . با وجودی که بارها این حقیقت تلخ و تحمل ناپذیر رسانه ای شده است اما٬ هیچ نهاد و ارگان بین المللی و دولتی اقدام کارسازی برای امنیت زنان کارگر انجام نداده اند.
در چنین شرایطی یک سکوت اجباری ٬ انکار و خود سانسوری بر محیط کار زنان کارگر مهاجر تحمیل شده است.در واقع آنها به برده گان جنسی و جسمی برای تامین حداقل معاش برای زنده ماندن تبدیل شده اند. روایتهای بسیار تلخی از زنان مهاجر و پناهجو وجود دارد که هر وجدان خفته ای را بیدار می کند. بنابراین گذار از شرایط موجود با سکوت و کنار آمدن زنان مهاجر امکان پذیر نیست. بلکه ٬ باید یک حرکت توده ای شکل داد . زنان قربانی در کنار مدافعان حقوق زنان ٬نهادها و ارگانهای بشردوست دست به دست هم دهند.حق و حقوق نقض شده خود را فریاد زنند. و برای یک زندگی ایمن و بدور از هر گونه نا امنی جنسی و جسمی تلاش و مبارزه کنند. تنها با اتحاد ٬همبستگی٬ مبارزه و فعالیت مستمر و خستگی ناپذیر می توان به حق و حقوق خود رسید ۔
شورای همبستگی پناه جویان و پناهنده گان ایرانی در ترکیه
آبان ۱۴۰۰
نوامبر ۲۰۲۱
نظرات
ارسال یک نظر